یه دوستی تو کامنتها از رضایتم در مورد رشته پزشکی و کار پرسیده چون جوابش یکی از موضوعات خیلی مورد علاقمه اینجا طرح میکنم که برام بمونه.اول باید برم سراغ معنی خود کلمه "رضایت"که واقعا نمی دونم نسبی تر از این لغظ؛ لغط دیگه ای هم هست یا نه و بعد هم ابعادش که مثلااز نوع کار، درآمدش ،مشتریاش، یا همکاراش باید اظهار رضایت کرد .مدتها بود با خودم راجع به اینکه کدوم این جوانب رضایت بخشه کلنجار رفتم و بعد دیدم خوب هیچکدوم و تصمیم به مهاجرت گرفتم ؛چون از خود پزشکی رضایت دارم .
در یه پله جلوتر وبا انتظار اجباری برای مهاجرت به این نتیجه رسیدم که در هر شرایطی به خاطر نسبی بودن رضایت و عدم وجود سقف برای خواسته های انسانی نمی تونم احساس ارامش پیدا کنم ؛همیشه ماشین بهتر، خونه بزرگتر، یا درآمد بیشتر و لذات تجربه نشده ای هست که بخای دنبالشون بدوی و باعث نارضایتیت از وضع موجود ت و داشته هات بشن پس بهتره یک سری کارایی که واقعا دوس دارم و برای سلامت جسم و روحم و بهبود ارتباطم با محیطم لازمه رو انجام بدم و بقیه جوانب رو هم همونطور که هست بپذیرم وبه این مسئله که دارم در "جهان سوم" زندگی میکنم باور داشته باشنم الان فکر میکنم بدون پزشک بودن هم میشه احساس رضایت داشت و بقول معروف حالشو برد حالا تو هم اگه دوس داری پزشک بشی بشو نه به خاطر اینکه رواحساس رضایت بیشتر حساب کنی بلکه به خاطر رسیدن به یه خاسته و گرنه میشه در مقام یه ، نمیدونم کارشناس آزمایشگاه هم زندگی شیرینی داشت
نمیدونم جواب شما شد یا نه ولی فلسفه ای که دارمو برای خودم حفظ کردم:)) .
در یه پله جلوتر وبا انتظار اجباری برای مهاجرت به این نتیجه رسیدم که در هر شرایطی به خاطر نسبی بودن رضایت و عدم وجود سقف برای خواسته های انسانی نمی تونم احساس ارامش پیدا کنم ؛همیشه ماشین بهتر، خونه بزرگتر، یا درآمد بیشتر و لذات تجربه نشده ای هست که بخای دنبالشون بدوی و باعث نارضایتیت از وضع موجود ت و داشته هات بشن پس بهتره یک سری کارایی که واقعا دوس دارم و برای سلامت جسم و روحم و بهبود ارتباطم با محیطم لازمه رو انجام بدم و بقیه جوانب رو هم همونطور که هست بپذیرم وبه این مسئله که دارم در "جهان سوم" زندگی میکنم باور داشته باشنم الان فکر میکنم بدون پزشک بودن هم میشه احساس رضایت داشت و بقول معروف حالشو برد حالا تو هم اگه دوس داری پزشک بشی بشو نه به خاطر اینکه رواحساس رضایت بیشتر حساب کنی بلکه به خاطر رسیدن به یه خاسته و گرنه میشه در مقام یه ، نمیدونم کارشناس آزمایشگاه هم زندگی شیرینی داشت
نمیدونم جواب شما شد یا نه ولی فلسفه ای که دارمو برای خودم حفظ کردم:)) .
۱ نظر:
doctor arash ! binahaiat az lotfetoon mamnoon , omidvaram har rooz be sathe balatari az rezaiati ke madde nazaretoone beresid , hadde aghallesh mitoonid az ensaniate khodetoon razi bashid , khoshhalam kardin mamnoon . :)
midoonid chie , harfe shoma doroste inke rezaiat ie chize nesbie va mishe ijadesh kard ba hamin sharaiet ba lisanse oloom !vali be ghole khodetoon residan be khasteha ham mitoone hadeaghal rezaiate az khodo tamin kone , kollan hamin ke beri donbale chizi ke bishtar doosesh dari khodesh rezaiato miare , dar haghighat man mikhastam ie joori khodamo aroom konam , karshenasi be oloom paieie pezeshki ieki az saabol oboor tarin filteraie nezame amoozeshi bood ke nashod ! ie moddate ketabaie dabirestano mikhoonam vase konkoore sarasari !!!!!!! modam shenidane inke khob doctoraie olooooooooom migerefti che karie omreto talaf koni !!!!! in hame dars bekhooni ta omoomi !!!! aslan in hame vaght bezai agar ghabool nashi !!! ba in ke kheili kheili ba angize shoroo kardam vaght gozashtam ie tarse mobhami tahe delamo milarzoone khastam rezaiate shoma az pezeshki oon harfaro vasam kamrang kone . kheili khoshhalam ke oon jaee hastid ke doosesh darid ,
mamnoon :)
ارسال یک نظر