میگن که یه خانمه رفته بود دکتر و به دکترش گفته بود: دکتر من خیلی میلم زیاده ،همش دلم می خاد.دکتر میگه خوب مراوداتون با همسرتون روبیشتر کنین میگه کردیم ولی من بازم دلم میخاد، دکتر میگه خوب برای همسرتون دارو بگیرین و تقویتشون کنین که فعالیتشون بیشتر بشه، میگه این کارم کردیم ولی من بازم میخام ،میگه خوب بالاخره گاها از اقوام و اطرافیان یه کمکی بگیرین، میگه گرفتم ولی هنوزم میلم زیاده ،میگه خوب باشه به دوست و رفقا هم یه سری بزنین ، میگه با اونا هم میرم ولی کافیم نیست، میگه خوب گاهی با همسایه ها و کسبه محل هم میشه روابطی داشت ،میگه دارم ولی بازم کافی نیست . دیگه دکتره دادش در میاد که عجب خانم؛ این جوری که نمیشه؛ شما حتما مریضین!!؟ خانمه میگه وای قربونت دهنت برم دکتر همینی که گفتی رو بنویس من ببرم به اینا که میگن تو جن..ای نشون بدم راحت شم . حالا موضوع اصلا ربطی به این پست خانم" آرایه" واین پست (جناب)"گفت و چای "نداره ؛ بلکه مربوط به خبر دادگاه آقای"تیگر وود "میشه که اعلام کردن ایشون دچار بیماری اعتیاد به س*کس هستن.فهمیدیم اینم جدا مرضی یه!!؟
۶ نظر:
خانم "گفت و چای "؟؟؟؟
فهیم خان گفت و چای از کی تا حالا خانم شده؟
من از رو حس نوشته هاش که به نظرم لطیف اومد گفتم خانم ،حالا اگر فهمیم خان هستند و فهیم بانو نیستند شما به بزرگی خودتون ببخشین
:))
آقا هستن.
http://talkandtea.net/2010/02/12/%D8%AA%D8%B4%DA%A9%D8%B1-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%DA%AF%D9%88%D8%B4-%D8%AF%D9%87%DB%8C%D8%AF/
شما فرياد ما را نمی شنويد ،
چه هياهوی روزگار گوشهايتان را پر کرده است،
و با ماده سخت سالها بیاعتنايي به حقيقت، گوشهايتان بند آمده است ...
ما فرزندان اندوهيم و اندوه،بس عظيمتر از آن است که در دلهای حقير جای گيرد ...
ما فرزندان اندوهيم و اندوه ابری است متراکم،که از آن باران معرفت و حقيقت بر سر مردم می بارد »
. . . . جبران خليل جبران
درود بر شما ...
چنانچه گزارش مصوری از این رخداد زیانبار در رودخانه های مازنداران دارید، برایم ارسال دارید تا پیگیری کنم.
درود ...
سلام اقاي دكتر عزيز
من خيلي وقت كه نوشته هاي شمارو ميخونم .خيلي قشنگ مي نويسيد واقعا بعضي وقتا فكر ميكنم كه يه نويسنده هستيد.
ارسال یک نظر