یه روز یه بچه تخس و مامانش سوار تاکسی میشن راننده هه هم ازین سیبیلو داش مشتیا ؛ بچه برمی گرده میگه مامان مامان میشه یه سوال از آگای رارنده بپرشم میشه میشه ؟ مامان میگه نه بچه ساکت باش حواسشونو پرت نکن ؛ بچه هه گیر سه پیچ میده وخلاصه راننده میگه: آبجی چرا اذیتش میکنی بذار بپرسه بگو عمو جون چیه؟
بچه میگه : عموو رارنده آگه باباتون گاو بود مامانتونم گاو شما چی میشدین !؟
راننده سرخ میشه میگه خوب گوساله دیگه عمو جون
بچه دوباره میگه اونوخت اگه باباتون خر بود مامانتونم خر چی میشدین ؛؟راننده سیبیلشو می جوه میگه کره خر دیگه عمو .....وهمینجوری ادامه میده که مامانه میبنه اوضاع نافرم شده تشکر میکنه و میگه پیاده میشه .
موقع رفتن راننده دست بچه رو میگیره میگه عمو حالا تو بگو ببینم ؛اگه مامانت ج..ه بود بابات جا.. تو چی میشدی ؟!
بچه یه کم نگا میکنه میگه خوب رارنده تاکسی دیگه.
اینو از لج اون راننده ای تعریف کردم که امروز به اسم در بستی از سر میدون ونک سوارم کرد تا میدون شیخ بهایی و بعد که فهمید دیرمه و هول هستم به بهانه اینکه خطی نمایشگاهه 4000 تومن ازم گرفت .
نامرد داشت داد میزد دربست و تو هیچ ایستگاهی هم نبود ، منم برا چهارمین بار واسه حضور تو یه جلسه با تاخیر داشتم میرفتم وقت بحث و چک چونه نداشتم مجبور شدم بدم .
بچه میگه : عموو رارنده آگه باباتون گاو بود مامانتونم گاو شما چی میشدین !؟
راننده سرخ میشه میگه خوب گوساله دیگه عمو جون
بچه دوباره میگه اونوخت اگه باباتون خر بود مامانتونم خر چی میشدین ؛؟راننده سیبیلشو می جوه میگه کره خر دیگه عمو .....وهمینجوری ادامه میده که مامانه میبنه اوضاع نافرم شده تشکر میکنه و میگه پیاده میشه .
موقع رفتن راننده دست بچه رو میگیره میگه عمو حالا تو بگو ببینم ؛اگه مامانت ج..ه بود بابات جا.. تو چی میشدی ؟!
بچه یه کم نگا میکنه میگه خوب رارنده تاکسی دیگه.
اینو از لج اون راننده ای تعریف کردم که امروز به اسم در بستی از سر میدون ونک سوارم کرد تا میدون شیخ بهایی و بعد که فهمید دیرمه و هول هستم به بهانه اینکه خطی نمایشگاهه 4000 تومن ازم گرفت .
نامرد داشت داد میزد دربست و تو هیچ ایستگاهی هم نبود ، منم برا چهارمین بار واسه حضور تو یه جلسه با تاخیر داشتم میرفتم وقت بحث و چک چونه نداشتم مجبور شدم بدم .
۳ نظر:
اونم سیبیل داشت؟
آقای دکتر محترم
بعضی وقتا که می شینم محاسبه می کنم که این راننده تاکسیهایی که از فرصت شلوغی سواستفاده می کنن و دربستی سوار می کنن در روز چقدر درآمد دارن خیلی دلم بحال خودم می سوزه....مثلا دوشنبه که بخاطر روز عرفه ما رو ساعت 2 تعطیل کردن و من از خوشحالی در پوست خودم نمی گنجیدم سه سوت خودم رو رسوندم ونک و از هول حلیم افتادم تو دیگ چون تاکسی از ونک تا تجریش اونم از راه اتوبان که خیلی خلوت بود 1500 تومان از من گرفت!!!!!!!
لعنت به آدمهای بی انصاف و لعنت به بقیه مسافرها که خیلی شیک و عادی 1500 تومانی هاشونو از پارک وی آماده کرده بودن!
دعوت مدلاگیها به جشن شب یلدای پرشینبلاگ
سلام بر مدلاگیهای عزیز...
عید قربان بر همگی مبارک...امیدوارم که همه شما زنده مانده باشید...!
در روز سیام آذر ،مطابق هر سال جشن شب یلدای پرشینبلاگ برگزار میگردد...از دوستانی که مایل هستند در این جشن شرکت کنند،خواهش میکنم که به من ]پدر[ اطلاع دهند تا برایشان دعوتنامه بگیرم...
راستی در این جشن برنامههای زیادی اجرا میشود و یکی از آنها جشنواره تکنگارهنویسی شب یلدا میباشد که اینجانب ]دکترکوچولو http://drkoochoolooo.persianblog.ir [دبیری آن را به عهده دارم...بد نیست جهت اطلاعات بیشتر به این وبلاگhttp://taknegare.persianblog.ir مراجعه کنید...
منتظرتان هستم...
اما مسابقه...هر کدام از شما،یک تک نگاره در مورد و پیرامون شب یلدا بنویسید و به این آدرس dr_h_rajaee@yahoo.com بفرستید...مهلت ارسال آثار تا شب بیست و هفتم آذر میباشد...
نوشته شده توسط : پدر سهشنبه ۱٩ آذر ،۱۳۸٧
http://medlog.persianblog.ir
http://father78.persianblog.ir
faather_78@yahoo.com
نویسنده: مدلاگر ( فعلآ )
ایمیل نویسنده:
medlogger@gmail.com
http://www.medlog.blogfa.com
ارسال یک نظر