۱۳۸۷ اسفند ۲۱, چهارشنبه

125- !!

دختر17 ساله بود واز سر و وضعش و ارتودنسی دندوناش معلوم بود که خانواده داره ولی پسر با موهای تیغ تیغی و ابروی اصلاح شده سر و وضع جلفی داشت . دختر دو تا بریدگی رو مچ دستش بود و معلوم بود برای خودکشی تلاش کرده .
وقتی شروع به بخیه زخم کردم سر صحبت رو با دختر باز کردم و معلوم شد از عشق آقا پسر و از سر استیصال و ترس اعلام موضوع به خانواده تصمیم به این کار گرفته ؛ یه کم نصیحت و ارشاد کردم و وقتی کارم تموم شد رفتم براش نسخه بنویسم ، پسررو صدا کردم که نسخه رو بگیره .ازش پرسیدم فامیل دختر چیه گف نمی دونم!! فقط اسمشو بلدم .
خنده ام گرفت این بابا اصلا تو باغ نبود و حتی راجع به این که فامیل این طرف چیه یه سوال نکرده بود واون یکی از عشقش داش خودشو میکشت. امان از حماقت جوانی . موقع رفتن به دختره گفتم ده سال که صبرکنی کلی به خاطر جای این زخمها حسرت و افسوس میخوری.

۳ نظر:

ناشناس گفت...

چرا از ارتودنسی دندوناش به این نتیجه رسیدی که خانواده داره؟ اخه من فکر میکنم دندونهای کج و معوج همیشه نیاز به مرتب شدن داره در صورتی که پولش باشه البته... بعضی ها هم هستن که خانواده دارن اما پولی برای ارتودنسی دندوناشون ندارن...
در اخر اینکه به نظر من اصلا این دختر خانوم 17 ساله خانواده دار نبود.
دلا

ناشناس گفت...

خیلی وقت بود به یه وبلاگ قشنگ و جالب بر نخورده بودم. وبلاگ خیلی خیلی جالبی داری. یکی از دوستان یکی از پستهات رو تو گوگل ریدر شیر کرده بود با اینجا آشنا شدم. موفق باشی دوست عزیز. مشترک فیدت شدم.

ناشناس گفت...

جدی از این دختره می پرسیدی از چیه این پسره خوشش اومده؟
من خیلی مشتاقم بدونم
جدیدا یه 10 تایی از این مدلها دیدم!