۱۳۸۸ دی ۱۰, پنجشنبه

97 - تبریک

علیرغم دریافت ایمیل و اس ام اس تکراریه بی ربط بودن سال نو میلادی به ما و خانواده و دعوت به صبر تا نوروز , به خاطر حس و حالی که دیشب در این شهر لمس کردم و دیدم؛ سال نو میلادی رو به همه دوستان و عزیزان که تا حالا از سال شمسی و قمری خیری ندیدن تبریک میگم و آرزو میکنم که همه ی چیزای 20 زندیگیتون 10 برابر بشه.
آرزوی قلبیم اینه که یه روزهم تو خیابونای شهرای ایران, همه شاد و بی غم راه برن و آتیش بازی تماشا کنن و بخورن و بنوشن و اصرافم بکنن و کسی را با کسی کاری نباشد .

خیلی چیزای دیگم تو ارزوهام واسه اون سرزمین هست که شاید واقعا باید براش تا 2010 شمسی صبر کرد !!؟

۱۳۸۸ دی ۶, یکشنبه

96 - قیمه

و دیدیم که امسال چگونه قیمه خوران همیشگی خود قیمه قیمه شدند.دست مریزاد؛اجرتون با هر کی بیشتر دوس دارین

۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

95 - تابستان

دیشب ایران مهمونی شب یلدا بود .همسر گرام از عصر قر الکی میزد و منم که میدونستم مشکل چیه رو خودم نمیاوردم و خودمو به کوچه علی چپ میزدم تا آخر شب بالاخره اشکش در اومد و یاد خونه مامانی که همگی اونجا جمع بودن وسیاه پلو پرملات و کره چکون مرسوم کرد .خلاصه سعی کردم با یه مشت لوس بازی حواسشو پرت کنم تا ماجرا طی بشه ولی خدایی این یکی دیگه اینجا اصلا راه نداره که شب اول تابستون جشن یلدا بخای بگیری چون ساعت نه تازه خورشید به ضرب بیل غروب کرده واسه همین هم نمی خاستم بروی مبارک بیارم ولی نشد.
تازه امروزم تو گودر اون یکی دکتر آرش منو به یه بازی بلاگی یلدایی دعوت کرده بود که دیگه واجب بود تا بیات نشده یه چی بگم.
باید5تا چیز که دوستان دربارم نمی دونن رو بنویسم !!؟؟
آخه دکتر جان ؛ مرد مومن، اینم شد کار. اگه می خاستم خودمو لو بدم که تو فضای رئال بودم، نمیومدم در عالم ویرچوال، چی بگم خدا رو خوش بیادآخه.مجبورم از رو دست خودت تقلب کنم.
1- من یه آقای 86 کیلویی و 185 سانتی(طولا)هستم که موهام بیشترش رنگ پا شده!!:)) و بقیه شم سفید وقهوه ای تیره بوده (به نظر من جو وگندم یه رنگن برای همین ازین اصطلاح استفاده نمیکنم )که به کمک جناب شوارتسکف اخیرا یه مدت دوباره کامل قهویی شد 
2-آدم رقیق القلبی هستم و زود اشکم در میاد
3-تمام تخلفات روی زمین به جز مخدرهای سنگین رو تست کردم ولی اهل هیچ خلافی نیستم به جز این وبلاگ:))
4-اگر دکتر نمی شدم حتما کتاب فروشی میزدم
5-اصلا بچه و بچه ها رو دوست ندارم ولی نمی دونم چرا بچه ها منو دوس دارن!!؟

آخیشش

وقتی آدما اینقدر راحت اعتراف میکنن چرا باتوم و شیشه نوشابه و انفرادی آخه؛ مگه زبون خوش چه ایرادی داره.
خوب در آخر چون شب یلدا طی شد من کسی رو به ادامه بازی دعوت نمی کنم ولی اگر شما دوت دارین بزبون خوش اعتراف کنین میتونین از قول من خودتونو دعوت کنین

94 - پرواز

تجربه جالبی کردم .پرواز با یه هواپیما سسنا ی شخصی کوچولو. صاحابش خیلی صمیمی و راحت دعوتممون کرد بریم یه دوری بزنیم .ما هم از خدا خواسته رفتیم بعدم اون بالا گفت حالا فرمون بگیر ببینم چه کاره ای من هم که منتظر فرصت خلاصه اینم روندیم و مصمم شدیم که گواهینامه پروازم بزاریم تو برنامه هامون.
اینور قضیه هم عیال عکس پس کلمونو انداخت که بدونیم خیلی برای اجرای برنامه ها فکر نباید بکنیم :))ی


۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

93 - چشم

یه آقای دکتر بازنشسته یه 60 - 70 ساله یه دو هفته پیش با یه خانم 25 ساله که یه دو وجب از خودش بلندتر وبسیار هلو بود ازدواج کردن و برنامه های این عروسی چندین روز سوژه اخبار بود و خلاصه راجع به همه جزییات اطلاع رسانی دقیق انجام شد .
امروز شازده دوماد با هلکوپتر شخصیشون خوردن زمین و البته نمیدونم چطوری خورد زمین که فقط زانوش زخم شد!!؟؟.
به همسر میگم همچین بلایی در دو حالت ممکنه؛ یا مردم چشمش کردن ،یا عروس چشمش دنبال بقیه مال منال دکتره.
خلاصه هر چی هست چشم توش نقش داره

۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه

92 - جوانی

تو تمام این سالهای اخیر؛ چه حین و چه بعد دوره تجرد, تقریبا تو هر مجلس عروسی که رفتیم ،حداقلش یه بار اخرای کار با آهنگ خدای آسمونهای اندی و کوروس، دستامونو در حال ترقص بلند کردیم و از خدا به جد خاستیم به داد دل جوونها برسه . 16 آذر هم طی شد با لیست بلند بالایی از جوونهایی که گرفتار شدن ؛و ما فردا می ریم که برای اولین بار اجرای این آهنگو با خواننده واقعیش ببینیم.
خدا اونجا که به حرفمون گوش نکرد و جوانی ما طی شد شاید اینجا به حرفمون گوش کنه برسه به داد دل اونایی که هنوز جوونن
جای همگی خالی

۱۳۸۸ آذر ۱۵, یکشنبه

91-آرزوهایی که حرام شدند



جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند
به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم
لستر هم با زرنگی آرزو کرد
دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد
بعد با هر کدام از این سه آرزو
سه آرزوی دیگر آرزو کرد
آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی
بعد با هر کدام از این دوازده آرزو
سه آرزوی دیگر خواست
که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶ یا ۵۲ یا...
به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد
برای خواستن یه آرزوی دیگر
تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به...
۵ میلیارد و هفت میلیون و ۱۸ هزار و ۳۴ آرزو
بعد آرزو هایش را پهن کرد روی زمین و شروع کرد به کف زدن و رقصیدن
جست و خیز کردن و آواز خواندن
و آرزو کردن برای داشتن آرزوهای بیشتر
بیشتر و بیشتر
در حالی که دیگران میخندیدند و گریه میکردند
عشق می ورزیدند و محبت میکردند
لستر وسط آرزوهایش نشست
آنها را روی هم ریخت تا شد مثل یک تپه طلا
و نشست به شمردنشان تا ......
پیر شد
و بعد یک شب او را پیدا کردند در حالی که مرده بود
و آرزوهایش دور و برش تلنبار شده بودند
آرزوهایش را شمردند
حتی یکی از آنها هم گم نشده بود
همشان نو بودند و برق میزدند
بفرمائید چند تا بردارید
به یاد لستر هم باشید
که در دنیای سیب ها و بوسه ها و کفش ها
همه آرزوهایش را با خواستن آرزوهای بیشتر حرام کرد !!!




شعری از شل سیلور استاین






























90 -جالب

یه دوستی دیروز می گفت دولت فخیمه استرالیا به معتادین؛ هرویین مورد نیاز رو که میده هچ, بهشون حقوقم میده .
دیدم چه ایده جالبی اگه دولت گرامی هم به جای سوزوندن مواد مکشوفه اون رو رایگان میدادمعتادا هم بازار مواد فروشی قابل کنترل می شد هم امار و فرم مصرف در کنترل بود و می شد فرد رو به ترک راهنمایی و تشویق کرد (گرچه که به نظر من ترک بکن نیستن) و خیلی فوائد دیگه البته یادمه قدیم ندیما هم همچین برنامه ای واسه تریاک بوده.گرچه که بعد فکر کردم ذهن خلاق ایرانی فوری برای استفاده های ابزاری از مواد مفتی چه نقشه ها خواهد کشید

۱۳۸۸ آذر ۱۲, پنجشنبه

89 - اسب

برای یارو توضیح میدم که هفته سه روز عصر ,و تعطیلات درمانگاه بودم و دوتا عصر شب زوجم اورژانس بیمارستان .
میگه یعنی یه هفته کلینیک یه هفته بیمارستان میگم نه خره امروز اینجا, فردا اونجا, پس فردا دوباره اینجا .با چشما گشاد نگا میکنه میگه یعنی چن ساعت .
میگم خوب 60 ساعتی میشد حس میکنم تو مغزش داره میگهه آآآاین چه اسبیه.
نمی دونست من تو دلم میگم خنگ خدا تازه این عصر و شبم بود ؛صبحاشم دو جا کار غیر درمانی میکردم.
:)))

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

88 - آگهی بازرگانی

یه سایت پیدا کردم واسه آخر هفته ها تو شهری که هستین پیشنهاد میده کجا برین واسه استرالیا امریکا و انگلیسم هم هست
http://www.weekendnotes.com/?ref=w46008
بعدشم واسه تبلیغشون یه آی پد میدن ;D