۱۳۸۸ شهریور ۱۱, چهارشنبه

55 - پلان

یکی از نگرانی های مهاجرت اتمام اندوخته ها و خوردن به پیسی هستش ( البته واسه مثل ماهایی که به بانک ددی و مامی وصل نیسیم و کارخونمون اونور آب اسکناس چاپ نمیکنه) بنابر این داشتن یه برنامه واسه روز مبادا خیلی مهم و حیاتیه و بقول معروف باید به پلان بی حتما فکر کرد وگرنه مثل بعضیها باید دست از پا درازتر و با حال گرفته و پس انداز به باد رفته برگشت .
خوب منم با این فکر و این عزم که تحت هیچ شرایطی برنمی گردم ؛ خودمو واسه انجام کارهای غیر تخصصی آماده کرده بودم .
برای دور نشدن از حیطه صنعت بهداشت درمان و با معرفی یکی از دوستان تصمیم گرفتم مثل خیلی کارای دیگه که در اینجا نیاز به دریافت مدرک و آموزش دارن برم یه دوره مراقبت سالمندان ببینم و برم تو این فیلد که خوشبختانه کارم براش وجود داره البته یه کاری در حد بهیاری تو وطن خودمونه ولی اینجا در امدش برا گذران زندگی و خریدن زمان بد نیست مضافا اینکه علاوه بر آشنایی با یه سری موضوعات کلی که واسه من تکراری محسوب می شد با کلیات اصول و قوانین کاری در این بخش آشنا شدم و یه موضوع خیلی جالب و مهم برای من همکلاس شدن با یه گروه استرالیایی از طبقات مختلف بود که طی یک ماه این دوره کلی باشون عیاق شدیم و واسه زبان و اطلاعات عمومیم خیلی موثر و مفید بود .
خوشبختانه با قبولی در امتحان می تونم برم سر کار خودم ولی بد ندیدم این تجربه رو واسه یاداوری ثبت کنم .

۳ نظر:

ناشناس گفت...

موفق باشی دکتر جان...
که هستی
دلا

بهـــار گفت...

ما که نیومده همه فکرمون شده این پلانه:(

امیدوارم که خیــلی زووود یه کار خوب پیدا کنید.

ناشناس گفت...

سلام
میشه بگید این دوره رو کجا دیدید و شرایط ورود به اون چیه؟ ممنون