میگم اسمت چیه عمو میگه آنیتا میگم چن سالته میدونی میگه: دوشال . مامانه میگه 22 ماهشه. میگم خوب دهنتو وامیکنی گلوتو ببینم باز میکنه میگم نفس بکش من فشار ندم نفس میکشه بعد میگم پیرنتو بالا بزن خودش میزنه و بعد موقع معاینه ریه با دستور من نفس عمیق میکشه و سرفه میکنه .
گاهی خانما( وآقایون به خاطر بهار!!) 20 ساله هم با این دقت این کارا رو نمیکنن . یعنی به طور استاندارد در حد اقل سه ؛ سه ونیم سالگی میتونن این کارو بکنن.
با کنجکاوی به دستگاه فشار سنج اشاره میکنه و واضح میپرسه: این واشه چیه ؟منم توضیح میدم .
به مامانه میگم این بچه ژنی یه ها مراقبش باشین . با نگرانی میگه یعنی چشه؟ میگم هیچیش نیس ولی خیلی با هوشتر از سنشه مراقبت و آموزش خاص میتونه خیلی موفقش کنه . نفسی از سر آسودگی و لبخندی از رضایت میزنه ولی به سر و شکلش نمی خوره موضوعو گرفته باشه . حیف
۸ نظر:
خیلی به استرالیا علاقه دارین؟
گاهی واقعا دل ادم می گیرد ... و افسوس می خورد! هر چند که خود من یک بچه ژنی بوده ام اما کسی درکم نکرده است و حا لا هم که یک بزرگسال ژنی هستم این آقای دکتر به جای کشف استعدادم می آید و گوشه کنایه بارمان می کند... واقعا حیف...
اون تیکه ی "و اقایان" رو خیلی خوب اومدی. وگرنه من هم در صف اول معترضین بودم :d
اون تیکه ی "و اقایان" رو خیلی خوب اومدی. وگرنه من هم در صف اول معترضین بودم :d
شما به بازی وب لاگی من دعوتید.
جالبه! خوبه که به مادرش گوشزد کردید! شما در واقع لطف کردید به ایشون!بلاگتونو همیشه می خونم ! خیلی جالبه! خوندن تجربه های یک پزشک در طبابت! منم قراره اگه خدا بخواد یه روز پزشک بشم و تصمیم دارم مثل شما خاطرات طبابتم رو در یک بلاگ ثبت کنم!
dar bare poste ghabli
che khob ke too in ruzegar ke fosh dadan , on ham be khonam,ke baray khili ha aadi shode,
shoma behesh feker mikonied, va azash narahat mishid
farhang irani mige
goftar niek, pendar niek, kerdar nik
ama vaghty too ye farhange dige zendgi mikoni
bazi az adj ha hamin fohsh ha hast
dige shendian o goftaneshon baray adam aadi mishe
dar kol ,in azaab vujdn ke az fuhsh dadan jeloy 1 khanom be khaome dige jay tahsin dare
خيلي جالب بودمخصوصا اون تيكه دوشال اين بچه ها خيلي نازن من تازه با وبتون اشنا شدم منم دانشجوي پزشكيم خوشحال ميشم باهاتون همكاري كنم
ارسال یک نظر