۱۳۸۸ تیر ۲, سه‌شنبه

27 _ فقط

صدای پای بیخیالی امت انقلابی یواش یواش داره بلند میشه ظاهرا فقط ندا و اون 16 -17 نفر دیگه جارو تنگ کرده بودن.
نمی دونم شاید منم بودم تو دلم می گفتم به من چه که برم جلو تیر بعدش یکی دیگه حالشو ببره و کیفشو بکنه .
ملت مثل کسایی که اسهال داشتن یه دسشویی پیدا کردن و دل رودشونو با سر صدا خالی کردن حالا با آرامش دارن زندگی رو از سر میگیرن تا کی دوباره دلپیچه هه بیاد سراغشون به این امیدن که ایشالا خودش خوب میشه.

۴ نظر:

بابک گفت...

چند روز دیگه فحش بدیم ؟ چند جای دیگه رو آتیش بزنیم ؟ چقدر دیگه شهر رو سبز کنیم ؟
هر تجمعی احتیاج به لیدر داره . مردم که نمی تونن هم حضور داشته باشن هم هدایت کنن .
حتی اگه یکی از همین آقایون همت کنه خودش بیاد صف اول خواهد دید که مردم باز هم پشتشن . اما نمی دونم چراهمه همه چیز رو حاضر و آماده می خوان !

Mona گفت...

vali man barkhalafe to khoshbijnam.sedaye mardome ma enghadr boland bud ke be in zudi ha khamush nashe!
enghadr boland bud ke alan ma mitunim saremun ro bala begirim va baghorur begim ke irani hastim.va hesabe mardome ma az dolatemun jodast!
va in be rahati bedast nayumade.ghadre dashte hamun ro bayad bedunim!

ناشناس گفت...

شخصیت ا.ن به عنوان یک آدم وقیح کاملن قابل مطالعه است. این را از روی عصبانیت نمی گویم. مشابه این فرد را در جامعه خودمان حتمن دیده اید. معمولن وضعیت تربیت خانوادگی ناهنجار، عقده های جنسی بسیار سرکوب شده در دوران نوجوانی و جوانی، عدم برخورداری از امکانات یک زندگی سالم و طبیعی و نیز کمبودهای آموزشی و اطلاع رسانی در سنین جوانی است. پناه بردن افراطی به مذهب برای پوشاندن این ضعف هاست. بطور کامل اینکه دروغگویی یا عقده ای بودن یا اینها برای وی همه یک منشا دارد. بیماری روانی. تیک های عصبی اش هم مبین این نکته است.

ناشناس گفت...

برای: جوانان...
دوستی زنگ زد. صدایش می لرزید. بغضش ترکید. نتوانست رسا حرف بزند. اصرار داشت در یک جمله بگویم در ایران، در وطنمان چه اتفاقی افتاده است؟. گفتم، رهبری معظم تصمیم گرفتند حکومت اسلامی را جایگزین جمهوری اسلامی کنند. همه ما باید در این جشن فرخنده شرکت کنیم و از ژرفای دل و دیده شادمان باشیم..
این جوانانی که در خیابان های تهران و شهرستان ها کتک می خورند. با چهره های خونین بهت زده نگاه می کنند. آقای موسوی و کروبی و روحانیون مبارز که بیانیه می دهند ، گمان می کنند، می شود از جمهوریت نظام و رای ملت حمایت کرد. برای من مثل روز روشن است که 22 خرداد 1388 چهار ماه پس از سی سالگی انقلاب، عصر جمهوری در کشور ما به پایان رسید و آقای احمدی نژاد با تنفیذ ولایت مطلقه امر، آراء لازم را احراز کرد و پیروز شد. این پیروزی مبارک باد... البته هیچ جشنی بدون قربانی نمی شودو هر چقدر جشن بزرگتر باشد
قربانیان هم بزرگتر خواهند بود...
22 بهمن آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بود و 22 خرداد ابتدای حکومت اسلامی...
سی سال عد د تامل انگیزی است. هم در تاریخ اسلام و هم در تاریخ انقلاب ، امام خمینی هم به سی سال اشاره کرده اند...
در عصر حکومت اسلامی که با مانور اقتدار پلیس و نیروهای امنیتی آغاز شد؛ رای و صندوق رای با صندوق کاغذ باطله چه تفاوتی دارد...
دوستم صدای گریه اش بلند شد. تلخ گریست.