۱۳۸۹ آبان ۸, شنبه

19 - جشن ترحیم!

دعوت شده بودیم به یه مهمونی تو رستوران محلی .
بانی جریان یک آقایی بودن که همسرشون اوایل سال تو بیمارستان مون به رحمت خدا رفته بوده .  و آقای بیوه  برای تشکر از زحمات پرسنل بیمارستان همه رو به یه مهمانی به صرف درینک و فینگر فود دعوت کرده بودن.
خلاصه جای همه دوستان سبز؛ همگی همکاران شنگول و منگول به یاد اون مرحومه مغفوره خوردند و نوشیدند .
بعدشم تو یه کارت یاد بود و تشکر، براش آرزوی خوش وقتی در دیار باقی کردن .
 من تا آخرش نتونستم بپرسم که آقاهه جدی جدی غصه اش بوده یا منظور دیگه ای ازین برنامه داشته .
 واقعا این جور وقتا، تفاوت فرهنگی، آدم رو تو سردر گمی میزاره.

۲ نظر:

ترانه گفت...

سلام
نمیدونم کی از ایران در اومدید ولی این اواخر توایران هم من خودم چندین مجلس این مدلی رفتم که بنا به وصیت متوفی به جای عزاداری و گریه همه دور هم جمع شدند و حالا نه جشن وپایکوپی ولی یک مهموتی گرفتند خیلی هم خوب بود و صد بار بهتر از مسجد و این برنامه هاست که ملت کلی پول میدن وآخرش آخوند سر منبر هزار و یک جور حرف نامربوط میزنه و هیچکسم گوش نمیکنهبه جاش تو اون مجلسها به یاد فرد فوت شده هر کس حرفی میزنه و خاطره ای از اونو تعریف میکنه که خیلی بیشتر به مجلس یادبود شبیه.

محيا گفت...

اينجا ملت تا يك كم پول مفت به يك تاير به سر ندند خيالشون راحت نميشه